سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیامبر صلی الله علیه و آله از مغلطه کاری منع فرمود . [معاویه]
کل بازدیدها:----6720---
بازدید امروز: ----0-----
بازدید دیروز: ----0-----
شمیم خوش روزگار

 

نویسنده: زندگی زیبائی
دوشنبه 88/4/8 ساعت 10:17 صبح

بچه بودم فکر می کردم خدا هم شکل ماست ....... مثل من، تو، ما، همه، اونیز موجودی دوپاست
در خیال کوچک خود فکر می کردم خدا .............. پیرمردی مهربان است وبه دستش یک عصاست
مثل آقاجان به چشمش عینکی دارد بزرگ ............... با کلاه وساعتی کهنه که زنجیرش طلاست
یک کت وشلوار می پوشد به رنگ قهوه ای .......... حال و روز جیب هایش هم همیشه روبه راست
فکر می کردم که پیپش را مرتب می کشد .................... سرفه های او دلیل رعد وبرق ابرهاست
گاهگاهی نسخه می پیچد طبابت می کند ............... مادرم می گفت او هر دردمندی را دواست
فکر می کردم که شبها روی یک تخت بزرگ ............... مثل آدمها ومن در خوابهای خوش رهاست
چندسالی که گذشت از عمر من، فهمیده ام ................... اوحسابش از تمام عالم وآدم جداست
مهربانتر از پدر، مادر،شما،آقابزرگ ...................... اوشبیه هیچ فردی نیست، نه! چون او خداست


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • خیلی سخته که ..........
    چند نکته ساده و آرامش بخش
    تصورکودکی من از خدا
    بخندید تا شاداب بمانید
    شوخی در زندگی
    زندگی بهتر
    صداقت احساسی
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  •